20 استیت سلب و احیا انقلابی گری با استخراج پروژه تاریخی
- تسلط استیت سلبی - .
( نیاز مبرم ما و نیاز تاریخ ما به احیا و استخراج پروژه تاریخی خویش و نه احیایی به مثابه مناسِک! )
تبارشناسی - نحله های مخلتفی از تشیع در تاریخ زیست کردهاند ( تشیع کلامی ، تشیع انقلابی) و سرانجام کلامیون سازوکار استیت خودش را رقم میزند و از جایگاه همراهی با استیت های طول تاریخ خود به مقام استیت نائل میشود.
از آن سو تشیع انقلابی به عنوان دیگر خوانش ، در این رفت و آمدِ استیتِ سلبی ، مصادره و یا حذف میشود.
روح تشیع انقلابی ایجابیست و آماده به خدمت گرفتن مدرنیته و سرمایهداری یا هرچیز دیگری ، این نگاه رو به جلو و آمادهست و از جنس ایجاب.
اما تشیع کلامی و سلبی بالعکس اصلا دلِش نمیخواهد بازی کنه و معتقده از اساس همه چیز "بده" جز مرجع و مقلدین و سرآخر از جنس سلب .
هنگامی که با سرمایهداری و مدرنیته برخورد میکنه استیت کلامی اینجا تنها ، فقط و فقط با مظاهر مدرنیته است که چالِش میکنه. چرا ؟
چون ناف کلام با عینیت و ظاهر بریده شده . کنسرت ، حجاب و سینما و غیره... .
سوال ، حقیقتا چه کسی اینجا غربزده است؟! این استیت که جز مظاهر چیزی از مدرنیته نمیبینه یا شریعتی به نمایندگی از انقلابیون .
رسما این نوع تشیع اوبژه مدرنتیه است، اما با روسری که سر خود کرده و گاهی مظاهر آن (مدرنیته) را میکوبد.
آلترناتیو شریعتی و مطهری محدود به حزباللهیها و مذهبی ها نمیشود بلکه مربوطه به تاریخ ، طبقه ضعیف است.
طبقه فرودست از شریعتی منتفع میشه و تکثر از مطهری.
ما نیاز داریم که تشیع بایکوت و مصادره شده رو بار دیگر احیا کنیم. به هر عنوانی که خوانده میشود،
چپ نو ، راست نو ، بالا ، بالا پایین، پسا اسلامیسم.
وظیفه ما کشف استعداده و دیالکتیک برای رسیدن به ایده و پروژه تاریخی.
تکثر و نفع فرودست
.